یک انحراف تاریخی، یک عدم بصیرت و یک عدم اگاهی در یک پیچ تاریخی در یک مجموعه، زمانی که عمار شهید شد و کسی نبود که فضای رسانه ای و صحنه توجیهی را مدیریت کند، جانوری به اسم اشعث بن قیس مدیریت صحنه را دست گرفت و یک جنگ روانی درست کرد و با حضور همه بزرگان مدیریت کرد. کار کشاندن به آتش بس و مصالحه با دشمن و مذاکرات و اجازه حضور فرماندهان را در مذاکرات نداند و بالاخره آدم بی خاصیتی مثل ابوموسی اشعری پای میز مذاکره رفت.
در مذاکره قرار شد علی (ع) و معاویه را خلع کنند و برنامه این شد که فکت شیتی، مصاحبه مطبوعاتی می کنیم و می گذاریم کنار هر دو رو. بالاخره ابوموسی اشعری گفت انگشترم را در میارم و علی (ع) را خلع می کنم و عمروعاص معاویه را جعل کرد و به همین سادگی بیش از ۱۴۰۰ سال زمانی بر مردم گذشت که الان هر روز جمعه ناله و گریه می کنند که امام از راه بیاید.
نظرات شما عزیزان: